رمان ترنم فصل ششم

_ ترنم من اون موقع بچه بودم حاليم نبود .
طبق عادت هميشگي پرسيدم : الان كجايي ؟
اونم طبق معمول هميشه گفت : من... من الان جلوي درم دارم مي رم خونه !
_
دامارك خوش گذشت ؟!
_
جاي شما خالي بودش
_
كي باز مي ري ؟
_
ديگه نمي رم...
_
چي شد تو كه گفتي خوش گذشت ؟
_
واسه گشت و گذار آره ولي زندگي نه ! ترجيح مي دم سمنان زندگي كنم! جاي دنجيه!
و بعدش خنديد .
_
از دستت خيلي ناراحتم . اون وقت تو مي خندي ؟
_
مي خواي گريه كنم
_
نه لازم نكرده
_
خب من كه گفتم ببخشيد
_
با ببخشيد گفتن تو فكر مي كني حل مي شه ؟
باز هم مثل قبل صداش رو نازك كرد و گفت : بــــــبخشيد!
_
نبخشم چه كار كنم ؟
_
قربونت برم . خيلي بهت بد گذشت اين چند وقتي كه نبودم ؟
_
خيلي خودتو تحويل مي گيري ؟
_
ا ؟ پس بد نگذشته !
_
همونطوري كه به تو گذشت...
_
اومممممممم خب به من... راستشو بخواي قبلا كه بهت گفته بودم من به كسي وابسته نمي شم
_
آره مي دونم... منم به تو وابسته نشدم. فقط...
_
فقط چي ؟
_
هيچي
_
بگو
_
نمي گم اصرار نكن
_
گفتم بگو
_
نمي گم
_
جون سامان بگو
_
خيلي لوسي
_
بگووووووووووو زود زود زود
_
فقط عاشقت شدم
_
راضيم ازت
_
خب...
انگار تازه چيزي يادش اومده باشه گفت :
_
اوووووووووووووو ببينم تو هموني كه مي گفتي عشق به ما نيومده ديگه ؟!
_
بله بله بله خودمم
_
خب بايد 1 اعترافي كنم ؟
_
شما دو تا اعتراف بكن
يكم مكث كرد و گفت : ببين ترنم من بايد اعترافي كنم . من با دختراي زيادي دوست بودم...
_
آره مي دونم!
_
صبر كن بذار بگم ديگه!
_
بفرما ؟
_
من با دختراي زيادي بودم ولي تو خيلي خوب بودي...قبلا هم بهت گفته بودم با بقيه فرق داري
_
فكر نكنم هيچ كدوم از اونا رو مثل من تنها گذاشته باشي !
_
يه بار ديگه بگم ؟ باشه ! 100 بار بخواي مي گم! ببخشيد ببخشيد ببخشيد . راستي آهنگ پيشوازت چه قدر خوشگله ! چه سليقه اي داري تو !
_
سليقه از خودتونه!
_
از كي اينو گذاشتي ؟
_
از همون روزايي كه اميد بهم گفت بيمارستاني
_
اي آهنگ پيشواز دزد!
_
دوست داشتم!
_
البته قابل تو رو نداشت!
_
سامان ؟
_
جانم ؟
_
واسم گيتار مي زني ؟
چشم پس 1 لحظه گوشي
رفت گيتارشو آورد و اومد .
_
چي بزنم ؟
_
هر چي دوست داري
_
خب پس گوش كن .
من بی تو هیچم تو باورم نکن
خیسم ز گریه تنها ترم نکن

عاشق نبودم تا با تو سر کنم
آتش نبودم خاکسترم نکن

اگه عاشقت نبودم اگه بی تو زنده بودم
تو بمون که بی تو غصه می خورم خ

اگه دل به تو نبستم اگه این منم که هستم
ولی از هوایه گریه ات پرم

اگه شکوه دارم از تو اگه بی قرارم از تو
تو بمون که آشیانه ام تویی

به هوایت ای ستاره به تو می رسم دوباره
اگه عاشقم بهانه ام تویی

دل کنده بودم از هم زبونیت
دل خون نکردی از من نشونیت

من پا کشیدم از عهده بسته ام
تو پا فشردی بر مهربونیت

اگه هم زبون نبودم اگه مهربون نبودم
چه کنم دل این دله شکسته رو

اگه سرد و مرده بودم اگه پر نمی گشودم
به تو بستم این دو باله خسته رو
اون شب تا صبح نخوابيدم و فكر كردم . 1 اس ام اس واسه ي محسن نوشتم : متاسفم محسن . تو خيلي خوبي بهتر از من لياقتته . و خودمو از فكر كردن به اون نجات دادم . ولي خيلي دلم واسش سوخت .. خيلي
صبح واسه ي نماز صبح زنگ زدم به سامان . هنوز همون آهنگ پيشواز رو داشت ! با يه صدايي كه اثري از خواب آلودگي توش نبود گفت : سلــــآم خانوم خانوما !
_
سلام بيداري ؟
_
آره خوابم نبرد
_
منم
_
از اين ورا ؟!
_
زنگ زدم واسه ي نماز بيدارت كنم كه مثل اين كه تو از من بيدار تري !
_
آره قربونت برم
_
خب كاري نداري ؟
_
از اولم نداشتم
_
لوس
_
دوست دارم
_
من بيشتر
_
راضيم ازت
_
كاريه كه ازمون برمياد
_
كم نياري ؟
_
عمرا !
_
سوزن داري نخ نداري
_
فيتيله داري نفت نداري
_
شيرووني داري برف نداري . ديدي كم آوردي !
_
يكي طلبت
_
برو بخواب دختر خوب
_
خوابم نميره
_
به خاطر من
_
چشم . به خاطر تو
_
شب بخير . ا ببخشيد صبح بخير !
_
شب و روزت بخير


پايان

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: رمان ایرانی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 5 بهمن 1394برچسب:, | 18:56 | نویسنده : محمد |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • سحر دانلود